جدول جو
جدول جو

معنی حسن حسینی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن حسینی
(حَ سَ نِ حُ سَ)
عبدالوهاب تونسی. مدرس تاریخ در خلدونیه و مدرسه عالی ادب عربی به تونس بود. او راست: 1- بساط العقیق فی حضاره القیروان و شاعرها ابن رشیق چ تونس 1330 هجری قمری در 92 ص. 2- المنتخبات التونسیه للناشه المدرسیه چ التونسیه به سال 1367 ه. ق
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ)
ابن علی بن حسین بن شعبه حرانی حلبی. معاصر شیخ صدوق (متوفی 381 هجری قمری) و استاد شیخ مفید (متوفی 413 هجری قمری). او راست: ’تحف العقول فیماجاء من الحکم و المواعظ عن آل الرسول’ که در 1303 هجری قمری در ایران با منتخب کشف المحجۀ ابن طاوس چاپ شده و سپس در 1380 هجری قمری مجدداً در تهران طبع شده است. رجوع به حرانی و ذریعه ج 3 ص 400 و ج 4 ص 431 شود
لغت نامه دهخدا
ابن نورالدین حسینی شفتی. شاگرد حسین بن عبدالصمد، پدر شیخ بهایی و معاصر شیخ محمود لاهیجی، شاگرد شهید دوم بود. از وی اجازه ای برای حسین بن روح الله صدرجهان طبسی به دست است. (ذریعه ج 1 ص 173)
لغت نامه دهخدا
ابن اسماعیل حسینی قمی حائری. او راست: التحفه الحسینیه که در 1304 ه. ق. نگاشته و شرح تبصره و جز آن. (ذریعه ج 3 ص 428)
لغت نامه دهخدا
(مُرَعْ عَ)
حسن بن حمزه بن علی المرعش حسینی علوی طبری مرعشی، مکنی به ابومحمد. فقیه امامی و ادیب قرن چهارم هجری. نسبت او به جدش مرعّش است و به سال 358 هجری قمری درگذشت. او راست: تباشیر الشریعه، والمفتخر، والمبسوط، والمرشد. (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 203)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
حسن بن حسین بن اسماعیل بن مرتضی حسینی یزدی. او راست: اکسیر الاخبار للاخیار الابرار چ بمبئی 1310 هجری قمری (از معجم المطبوعات مصر)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ عَ)
ابن حسن بن عبدالله عینتابی، متخلص به عینی. مدرس ادب فارسی در استانبول (1180- 1253 هجری قمری). دیوان شعر و ساقینامۀ ترکی و چند منظومۀ دیگر دارد. (هدیهالعارفین ج 1 ص 301)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ بَ رَ)
شیخ محمد حسن بحرینی، او راست: رسالۀ مفقودالخبر که شیخ عبدالنبی قزوینی بر آن حاشیه دارد. (ذریعه ج 6 ص 89)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ حَ)
ابن محمد بن حسن. برادر حسین حلیمی بود. (تاج العروس، مادۀ ح ل م)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حُ سَ)
حاج محمد حسین حسینی، ابن محمدحسن بن معصوم قزوینی شیرازی عارف شاعر. درگذشتۀ 1249 هجری قمری او راست: ’خمسۀ حسینی’ که پنج مثنوی است به نام ’الهی نامه’ و ’اشترنامه’ و ’مهر و ماه’ و ’وامق و عذرا’ و ’وصف الحال’ که در شیراز با شرح او بر دیباجه های مثنوی مولوی در 1324 هجری قمری چاپ شده است. (ذریعه ج 7 ص 257)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ یِ)
ابن محمد. او راست: ’الابداع’ و ’الابصاری’ و در پایان سدۀ سیزدهم هجری میزیست. (ذریعه ج 1 ص 63 و 65)
ابن علی شاگرد ملا علی بروجردی. او راست: ’اصول الدین’. (ذریعه ج 2 ص 187 و ج 3 ص 366)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حُ)
ابن محمد کمور، ریاضی دان و داستان سرا بود. در قاهره مدرس مدرسه هندسه بود وتألیفاتی در ریاضی داشت و در 1303 هجری قمری درگذشت. (معجم المطبوعات) (اعلام زرکلی) (معجم المؤلفین)
ابن محمد بن عبدالله علوی حسنی مکنی به ابوعلی. کتابی در ترجمه احوال پدرش سلطان محمد دارد. و به سال 1213 هجری قمری / 1798 میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین از دلیل مؤرخ المغرب)
ابن خلیل الکریدی حنفی مدرس. در قندیه به سال 1218 هجری قمری درگذشت. او راست: حاشیۀ سراجیه و ’اشراط الساعه’ و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حَ)
ابن رستم رومی. از قضاه مدینه بود و در بازگشت به مصر در 1023 هجری قمری درگذشت. او راست: ’التجوید الصحیح’ و جز آن. (معجم المؤلفین از کشف الظنون) (هدیه العارفین ج 1 ص 321)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ حَ سَ)
افندی. او راست: ’تنویرالبرهان’ در شرح البرهان کلنبوی (منطق) که در سال 1295 هجری قمری تألیف کرد و در آستانه بی تاریخ چاپ شده است
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ یِ)
ابن علی بن حسن عاملی. شاعر است و مجموعۀ قصاید دارد که در آن امیر فخرالدین بن معن را ستوده و در سال 1025 هجری قمری درگذشته است. (زرکلی بنقل از خلاصهالاثر ج 2 ص 29) (ذریعه ج 9 ص 239 بنقل از امل الامل)
لغت نامه دهخدا
از نعوت حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام
لغت نامه دهخدا
تصویری از حاج حسینی
تصویر حاج حسینی
گوشه ای در سه گاه
فرهنگ لغت هوشیار